مامانی و بابایی هروقت میرن شمال ساریناجون مریض میشه آخه هوای اونجا خیلی سرده! این بار هم بعداز رفتن به اونجا ساریناجون یه کم مریض شد البته با دارو و پرهیز غذایی زود خوب شد. دیگه مامانی و بابایی باید به خاطر دخملی هم که شده کمتر به شمال برن!!! اینم یه عکس از هزارپاسواری!!! وقتی که سارینا برای تجسس از هیچ سوراخ موشی دریغ نمیکنه.... ...
امروز سارینا جون برای اولین بار تو حمام توی وانش نشست و شروع کرد به بازی کردن با آب و عروسکهاش! آخه دخترمون حالا دیگه ٨ ماهشه و برا خودش خانمی شده! اینم عکسهایی از بعد از حمام کردن سارینا جون.... ...
مدتیه سارینا جون مثل بابایی بد خوابی میکنه و به هر شکل ممکنی میخوابه! یکی از مدلهای خوشگلش عکس پایینه.... تعجبی نداره سارینا این مار رو خیلی دوستش داره که حتی توی خواب هم از دستاش ولش نمیکنه! ...
اینم از کارهای عجیب و غریبی که دخترمون انجام میده!!!!!!!!!! تعجب نکنید! این گوشه ای از کارهاشه.......! من میخوام از این زندان خلاص شم! روروئک سواری به شیوه ای دیگر!!! ...